سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آنان را طاعت دارید که در ناشناختنشان عذرى ندارید . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 89 فروردین 16 , ساعت 11:54 صبح

مبادلات فرهنگی ایران و هند در دو دوره ی تاریخی ساسانی و صفویه

در مقاله ی حاضر، دو دوره ی تاریخی ساسانی و صفویه بدان سبب انتخاب شده اند که از یک سو، افزایش ارتباطات میان دو ملت و انبوه شواهد تاریخی همگونی های فرهنگی را نشان می دهند و از سوی دیگر به لحاظ تاریخی می توان برخی شباهت ها را میان این دو دوره قائل شد که از آن میان رواج دین رسمی و جغرافیای سیاسی مشخص، برای ایران قابل ذکر است.

مبادلات فرهنگی ایران و هند در دوره ی ساسانی

شواهدی از نفوذ زبان فارسی در زبان های شمالی و جنوبی هندوستان نیز از تعامل اقوام هندی و ایران در این نواحی حکایت می کند.

از حفاری های باستان شناختی در ایالت بیهار آثاری به دست آمده اند که به آثار یافت شده در دوره ی هخامنشی در ایران شباهت دارند.

این موضوع بر تبادل فرهنگی- هنری میان این اقوام در آن دوره صحه می گذارد.

در کتاب اوستا به کشور هند اشاره شده و در ریگ ودا از ایران یاد شده است. کوروش و پس از او داریوش نواحی شمال غربی هند (کابل و سند) را جزو ممالک خود برشمرده اند و مورخان هندی این دوره را دوره ی زردشتی نام نهاده اند. هرودوت از کشور هند یاد کرده و  یادآور شده است، خراجی که از هندوستان به خزانه ی داریوش می رسیده، از سایر نواحی بیشتر بوده است. همچنین فوجی از سپاهیان هندی در ارتش داریوش حضور داشته‌اند [همان، ص 5]. با وجود چنین زمینه ی استواری از برقراری روابط میان دو کشور، پس از حمله ی اسکندر به هند (326 ق.م)؟ رابطه ی فرهنگی ایران و هند، تحت تاثیر آمد و شدهای سربازان یونانی به ایران افزایش یافت [همان، ص 2]. شکل گیری سلسله های هندی- یونانی و هندی- پارتی در فاصله ی حکومت سلوکیه و پارتیان که سکه های فراوانی از آن ها بر جای مانده شاهد این مدعاست.

در دوره ی ساسانی شمار زیادی کشتی ایرانی در مسیرهای تجاری بین ایران و هند در رفت و آمد بودند. بهرام پنجم (438-421م)، بندر «بنبهو» در نزدیکی سند، در 55 کیلومتری کراچی را به عنوان جهیزیه ی شاهزاده خانمی هندی به دست آورد. با این حال اطلاعی از ارتباط تجاری بین ایران و گجرات در زمان ساسانیان در دست نیست. فقط از وجود دو مسیر اصلی در اقیانوس هند در حدود سده ی دوم هجری خبر داده شده است. این دو مسیر یکی از میان مجمع الجزایر بزرگ به سیلان بوده و دیگری در امتداد سواحل هند عبور می کرده است. «تهانا» و «کمبی» در زمره ی بنادر مهم گجرات بودند و به احتمال زیاد وضعیت مشابهی در اواخر دوره ی ساسانی وجود داشته است. با این فرض می توان تصور کرد که پیش از سقوط شاهنشاهی ساسانی، مهاجر نشینان بازرگان زردشتی در گجرات مستقر بوده اند.

سنگ تراشی ها و خانقاه های موجود در سرینگر پایتخت کشمیر نیز شواهدی از هم بستگی های ایران با کشمیر در زمان ساسانیان را می نمایاند.

در زمان خسرو اول انوشیروان (597-531م)، سند، پنجاب و حتی سرزمین های دامنه ی هیمالیا جزو قلمرو ساسانیان شد و ارتباط علمی- ادبی بین ایران و هند در این زمان افزایش یافت.

هم زمان با نفوذ تمدن و فرهنگ ایران در هندوستان از جانب هند نیز نفوذی در ایران اعمال می شد. از زمان سلطنت آشوکا، دین بودایی در آسیای مرکزی رسوخ کرد و بر هنر ساسانی تاثیر نهاد.

مبادلات فرهنگی ایران و هند در دوره ی صفویه

 منابع تایخی متفقاً شرایط پر آشوب ایران در زمان حمله ی مغول و جو پر تنش دوره ی صفویه را به مثابه دو مقطع تاریخی مهم معرفی می کنند که در آن مهاجرت ایرانیان به هند صورت گرفته است [ارشاد، 1379:166]. مهاجران به هند اغلب از اقشار نیمه مرفه ایرانی بودند، به طوری که منابع تاریخی از اشرافیت مسلمانان در هند یاد می کنند.

برخی کتب تاریخی از سیاست مستبدانه ی شاه عباس نوشته اند و مدعی اند در زمان سلطنت وی تعدادی از سیاستمداران، شاعران و اهل علم از ایران کوچ کردند.

تصوف نیز عامل مهمی برای کوچ های متناوب ایرانیان به هند محسوب می شود. تارا چند خراسان را مرکز شکوفایی تصوف و محل مبادله ی اندیشه ی ایران و هندی می داند.

مهاجرت صوفیان خود به عامل گسترش زبان فارسی در هند مبدل شد.

در دوره ی صفویه تعداد بسیاری از اندیشمندان ایرانی که در تذکره نویسی شهرت داشتند، به هندوستان رفتند. اهمیت این تذکره ها در آن است که اسامی شاعران و نویسندگان پارسی گوی در آن ها فهرست شده است. برای نمونه می توان تذکره ی «عرفات العاشقین» نوشته ی تقی الدین اوحدی اشاره کرد. وی در سال 1015 هـ. ق به اصفهان مهاجرت کرد.

 

نتیجه

با توجه به پیشینه ی مجملی که در ارتباط با مبادلات فرهنگی زبانی ایران و هند در دوره ی ساسانی و صفویه ارائه شد، می توان این فعالیت ها را در انواع زیر مورد بررسی قرار داد:

الف) در نتیجه ی این گونه مبادلات فرهنگی- زبانی میان ایران و هند، کتاب های متعددی در حوزه های گوناگون دانش از سانسکریت به پهلوی، هندی به فارسی و فارسی به هندی ترجمه شده‌اند. به نظر می رسد، بخش عظیمی از تاثیرات متقابل فرهنگی در این دو دوره در نتیجه ی ترجمه ی متون از حوزه های متفاوت صورت پذیرفته است.

ب) در دوره ی صفویه، سبک ادبی نوینی به نام سبک هندی از سوی شاعران و نویسندگان ابداع شد که به لحاظ آرایه های صوری و محتوایی ویژگی های بارزی دارند.

ج) برخی از ابعاد فرهنگ و تفکر به وسیله ی رواج بازی هایی مانند شطرنج از هند به ایران وارد شد. پس از آن، مبانی فلسفی این گونه بازی ها در ادبیات و شکل گیری استعاره های ادبی بر اساس آن ها فراگیر شد.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ